نسبت ابعاد اخلاقی مشارکت اجتماعی و توسعه اجتماعی شهروندی
کد مقاله : 1145-CONGRESS
نویسندگان
یادگار محمدی *
فارغ التحصیل دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده مقاله
مشارکت در معنای عام خود درگیری آحاد مردم و دست اندرکاران تامین رفاه اجتماعی در فرایند و روند تهیه و اجراء برنامه های رفاهی است. در حالی که این مفهوم در تئوری توسط دست- اندرکاران و مسئولان و برنامه‌ریزان پذیرفته شده، اما در عمل فرایند تهیه طرحها از شناخت مسأله و تدوین چشم‌انداز و راهبردها گرفته تا ارائه راه‌حل‌های پیشنهادی و تا اجراء به گونه‌ای است که کمتر جائی برای مشارکت مردم و سایر بازیگران عرصه مداخلات رفاهی فراهم آورده است. مشارکت اجتماعی ، که خود مبتنی است بر پویایی و نشاط اجتماعی ، از طرفی نیز چنین مشارکتی میزان رفاه جامعه را افزایش می دهد .مشارکت اجتماعی می تواند کارکردهای اجتماعی داشته باشد . کارکردهایی چون ایجاد نشاط و شادابی ، پراکندن روحیه عشق به سرزمین ، بالا بردن سطح امید به زندگی ، افزایش حس تعهد و مسئولیت شناسی نسبت به جامعه و ایجاد تمایل هر چه بیشتر به فرهنگ خودی .مشارکت ،با رفاهی که به جامعه ارزانی می کند ، کیفیت زندگی اجتماعی را افزایش می دهد و لذا یک سرمایه اجتماعی محسوب می شود .بین مشارکت اجتماعی و توسعه یافتگی یک ارتباط دو سویه برقرار است. بدین معنا که هرچه مشارکت بالاتر رود توسعه یافتگی بیشتر می شود و هر چه توسعه یافتگی بیشتر شود ، مشارکت افزایش می یابد.مسیر گردش کار و روند تهیه، بررسی و تصویب طرحها نیز آسیب‌هایی را موجب می‌شود که عملاً بدون حضور مردم و نهادهای ذیربط زمینه و عرصه مشارکت را به حداقل تقلیل می‌دهد. نتیجه آن ناکارآمد شدن طرحها و فقدان مکانیسم‌های مشارکتی و فاصله گرفتن از رویه های اخلاقی شهروندی است
کلیدواژه ها
فرهنگ اخلاقی ، شهروندی، مشارکت اجتماعی، توسعه اجتماعی ،همبستگی اجتماعی
وضعیت: پذیرفته شده